قلعهای در ایران که مارها آن را احاطه کرده اند
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۰۶۱۵۴
به گزارش همشهری آنلاین، دژ مستحکمی که به قلعه ضحاک معروفبوده و بومیها به آن زُهنک هم میگویند. قلعه ضحاک در ۱۷ کیلومتری هشترود واقع شده است؛ «در سال ۱۹۷۴ باستانشناسان معروفی ازجمله مرحوم مصطفوی، یک باستانشناس آمریکایی به نام شیپمن و باستانشناس معروف آلمانی به نام ولفرام کلایف از این قلعه بازدید کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنها در بررسیهای خود معتقد بودند که این قلعه به دوران ساسانی و اشکانی باز میگردد.» محمد رحمتپور، سرپرست کارگاه قلعه ضحاک این حرفها را میزند. او ادامه میدهد: «این قلعه قسمتی دارد به اسم چهارطاقی که ولفرام کلایف به آن پاویون میگفت. ما در سال ۷۴ بود که تصمیم گرفتیم اقدام به مرمت این قسمت از قلعه ضحاک کنیم.»
طبق کارشناسیهایی که روی این قلعه صورت گرفته، عدهای معتقدند مربوط میشود به دوران ساسانی و عدهای دیگر آن را بهعنوان یک دژ اشکانی میشناسند؛ «حتی برخی میگویند این یک قلعه اسماعیلیه است اما با بررسیها و مرمتهای صورت گرفته در سال ۷۹ مشخص شد که قلعه ضحاک از هزاره دوم قبل از میلاد تا دوره تیموریان مورد استفاده قرار گرفته است و از آثار به دست آمده از آن و معماریهایی که در کاوشها صورت گرفته، معلوم شد این قلعه متعلق به دوران اشکانی است.»
گروه باستانشناسی آذربایجان شرقی هر ساله روی این قلعه مرمت و کاوشهایی انجام میدهند؛ تا جایی که آنها در فصل پنجم و ششم کاوشهای خود قطعات سفالهای کتیبهدار را پیدا کردند که نشان میداد قوم پارت در شمال غرب ایران و در قلعه ضحاک مستقر بودند؛ یعنی اشکانیها. رحمتپور میگوید: «در قلعه ضحاک یک تالار مربع شکل به ابعاد ۱۱ متر در ۱۱ متر وجود دارد که مصالح آن از آجر و گچ بوده است.
همچنین یک معماری کلیپایی با همین مصالح در کاوشها کشف شد. آن زمان آجرهایی که در این قلعه و در این بخشها مورد استفاده قرار گرفته، دارای ۳۲ در ۱۰ سانتیمتر بوده.»
به گفته آقای کارشناس، سفالهای بیرون آمده از این قلعه به دورههای اشکانی، ساسانی، ایلخانی و تیموری مربوط میشود. «تاکنون در حفاریها هیچ اشارهای به نام قلعه ضحاک نشده است اما با توجه به متون قدیمی که قلعه ضحاک در آن نام برده شده، احتمال میرود قلعه ضحاک در قدیم آژدهاک نام داشته است و به مرور زمان و شاید به خاطر تلفظ سخت این کلمه به ضحاک تغییر پیدا کرده.»
البته اهالی به آن زهنک هم میگویند؛ قلعهای صعبالعبور که تنها از راه غربی آن میشود وارد قلعه شد؛ «شاید سازندگان قلعه برای جلوگیری از هجوم دشمنان آن را در چنین منطقهای ساختهاند. ضمن اینکه سعی شده دیوارههای قلعه را مرتفع بسازند تا راه عبور و مرور بیگانگان سخت بشود.
به همین خاطر دیوارههای قلعه ضحاک از ۱۰ متر شروع میشود تا ۳۰ و۴۰ متر. اگر نقشه هوایی این منطقه را تماشا کنید، متوجه میشوید دو رودخانهای که قلعه را احاطه کردهاند، شبیه دو مار هستند که نیمتنه انسانی را دربر گرفتهاند و بر اساس همین موضوعات مردم چنین اعتقادی را پیدا کردهاند.»
کد خبر 781876 منبع: همشهری سرنخ برچسبها تاریخ - باستان شناسی سفر - گردشگری خبر مهم تاریخ - بافت تاریخی فرهنگ - میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی تاریخ عمومی ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: تاریخ باستان شناسی سفر گردشگری خبر مهم تاریخ بافت تاریخی فرهنگ میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی تاریخ عمومی ایران قلعه ضحاک کاوش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۰۶۱۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«بهاربد»؛ جشنی قدیمیتر از بعثتِ زرتشت
پانزدهم اردیبهشت مصادف با جشن «بهاربد» است؛ روزی که هم بهار به نیمه میرسد و هم بنابر روایتی همزمان با بعثت زرتشت است. هرچند در حال حاضر شاید کمتر کسی از این مناسبت خبر داشته باشد.
به گزارش ایسنا، درست پنج روز بعد از جشن «چله نوروز» که البته همین مناسبت هم تنها در برخی نقاط مرکزی کشور از جمله کرمان و شیراز به شکل رسمیتر برگزار میشود، جشن «بهاربد» فرا میرسد؛ مناسبتی کهن که به سختی میتوان رد پای مشخصی از آن حتی در میان مقالات و مطالعات پژوهشگران یافت.
در ایران باستان تقویم بر اساس گاهَنبارها رواج داشته و مردم بر اساس آن آغاز و میانه هر فصل را جشن میگرفتند. جشنهای گاهنباری، ادامه و بازماندهای از نوعی تقویم کهن در ایران باستان است که طول سال خورشیدی را نه به دوازده ماه خورشیدی، بلکه به چهار فصل و چهار و نیم فصل تقسیم کردهاند و هر یک از این بازههای زمانی، نام و جشنی ویژه به همراه داشته است.
در پانزدهم اردیبهشت ماه نیز جشن «بهاربد» و زمان گاهنباری به نام «میدیوزَرِم» به معنای میانه فصل سبز برگزار میشده است. یکی از نکات مهم درباره جشنهای ایرانی، وابستگی آنها با امور کشاورزی بوده است. روندی که از یک سو به کاشت، داشت و برداشت کشاورزان کمک میکرده و از سوی دیگر بهانهای برای شکرگزاری نعمتهای پروردگار از جمله رُستنیهای زمین بوده است.
سال گاهنباری از نخستین روز تابستان آغاز شده و پس از هفت پاره زمانی، یعنی پایان سه فصل و چهار میانه فصل، به آغاز سال بعدی میرسیده است. پایان بهار یا آغاز تابستان مانند دیگر فصلها، دارای جشن گاهنباری نبوده و تنها به عنوان جشن آغاز سال نو به شمار میرفته است.
از سوی دیگر بخشهایی از کتاب زادسپرم (کتابی تألیف شده توسط یکی از پیشوایان زرتشت) به جز اشارههای کوتاهی که به تاریخچه و رویدادهای زمان زرتشت میپردازد، بعثت او به پیامبری را نیز به میانه بهار یا «بهاربد» نسبت میدهد. جشن «بهاربد» که از بزرگترین و مهمترین جشنهای ایرانیان است و حتی پیش از رواج دین زرتشتی در عصر ساسانی نیز برگزار میشده است.
آخرین سند مکتوب از برگزاری جشن «بهاربد» در گزارش کوتاه و مهم ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه آمده است. او در این گزارش به اهتمام فراوان مردم برای برگزاری جشن «بهاربد» اشاره کرده است و همین موضوع بیانگر اهمیت چنین جشنی در ایران باستان است. جشنی که احتمالا برخی بعد از خواندن این گزارش تازه به وجود آن پِی ببرند! درحالی که به نظر میرسد احیای چنین مناسبتهای اصیلی بتواند رد پای مناسبتهای وارداتی را کمرنگتر کند.
پینوشت: در بخشهایی از گزارش از کتاب «جشنهای ایرانی باستان» نوشته محمدحسین موسوی استفاده شده است.